مقر كورش كبير
اين مطلب در تاريخ: چهار شنبه 21 تير 1396 ساعت: 12:16 منتشر شده است
برچسب ها : مقر كورش كبير, كورش , كورش كبير , هخامنشيان , آبان , ايران , باستان , ايران باستان,
اولين پزشكان ايران باستان روحانيان بودند كه به نام مغان مشهورند. مغان در بخش غربي ايران قديم يعني سرزمين ماد زندگي ميكردند (شايد اسم دشت مغان را در اردبيل شنيده باشيد). درمان بيماريهاي روحي و جسمي مردم كار آنها بود؛ هم پزشك بودند، هم روانپزشك.
با ذكر و دعا و سرود، روانپزشكي ميكردند و با دارو و چاقو، پزشكي.
پزشكي در ايران قديم به 3 شاخه يا تخصص اصلي تقسيم ميشد: دارو پزشکی (گیاه پزشکی)، جراحی (کارد پزشکی) و روانپزشکی.
مادها در قديم همسايه شرقي اروپاييها بودند. اولين گیاهان دارویی از سرزمين ماد به غرب رفت و كلمه ماد (Media) بعدها ريشه واژه «Medicine» در زبانهاي لاتين شد.
پزشكي ايرانيان چند تخصص فرعي هم داشت؛ چشمپزشکی (کحالی)، شکستهبندی (جباری/ ارتوپدی)، زایمان، حجامت (رگزنی)، دامپزشکی، پزشکی قانونی (پزشکی دادیگ: داد به معنی قانون) و بیهوشی (هوشبری).
رستم چون نوزادی بزرگ و سنگین بود با زايمان طبيعي به دنيا نميآمد و به كمك جراحي با بریدن شکم مادرش رودابه متولد شد. اروپايیها همین داستان را برای سزار پادشاه روم ميگويند و به همين خاطر اين نوع عمل به سزارين مشهور است.
سزارین در عربی به «عملیه القیصریه» یا عمل قیصری ترجمه شده (قیصر همان سزار است). فرهنگستان زبان فارسي «رستمزايي» را به جاي سزارين پيشنهاد كرده است.
اولين بيمارستانهاي تاريخ در ايران و هند ساخته شدند. آنتیوخس دومین پادشاه سلوکی (261-246 پ.م) به درخواست اشوکا- پادشاه هند از سلسله مائوری -دستور داد که در سراسر ایران برای مردم و حتي چهارپایان بیمارستان بسازند.
برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی پیدا شد . مطالعات اولیه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعی بوده است . همین مطالعات نشان می دهند که زیر طاق ابروی زن مذکو آثار آبسه دیده می شود. به علت طول زمان زیادی که بخش زیرین این چشم مصنوعی با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانیکی پلک چشم نیز در روی آن مشهود است . جنس و ماده ای که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخیص آن به آزمایشهای بعدی موکول شده است اما به نظر می رسد که چشم مزبور از جنس قیر طبیعی که با نوعی چربی جانوری مخلوط شده است ساخته شده است . در روی این چشم مصنوعی ریز ترین مویرگهای داخل کره چشم توسط مفتول های طلایی به قطر کمتر از نیم میلی متر طراحی شده اند مردمک چشم در وسط طراحی شده و جز از آن تعدادی خطوط موازی که تقیربا یک لوزی را تشکیل می دهدند در پیرامون مردمک دیده می شود از دو سوراخ جانبی واقع در دو سوی این چشم مصنوعی جهت نگهداری و اتصال آن به حدقه چشم استفاده می شده است . بررسی های انسان شناسانه نشان داده که به احتمال بسیار زیاد زن مزبور دارای سنی بین 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سیاه و سفید) بوده است . اشیاء پیدا شده در این قبر دو قسمتی عبارت بوده اند از ظرفهای سفالی ، مهرهای تزیینی ، یک کیسه جرمی و یک آینه مفرقی . قدمت این قبر و چشم مصنوعی به حدود 2800 سال بیش از میلاد و 4800 سال پیش از این می رسد . مطالعه جهت دستیابی به اطلاعات بیشتر در این مورد چشم و اسکلت ادامه دارد.
پزشكان شهر سوخته نه تنها از علومی چون شكسته بندی آگاه بوده اند ،بلكه می توانسته اند به اجرای عمل جراحی مغز و چشم دست بزنند.
دانش پزشكی هم در شهر سوخته در حد شگفت انگیزی پیشرفت کرده بود تا آن حد كه پزشكان این شهر نه تنها از علومی چون شكسته بندی آگاه بوده اند ،بلكه می توانسته اند به اجرای عمل جراحی مغز دست بزنند. اسکلتی از یک دختر در گورستان این شهر به دست آمده است که جای شکستن و ترمیم مجدد استخوان جمجمه کاملا روی آن مشخص است. همچنین بقایای جمجمه ای دیگر با چشم مصنوعی از گورستان این شهر به دست آمده که نشان می دهد پزشکان این شهر به کار جراحی چشم هم وارد بوده اند.
اگر به آن بریدگی مثلثشکل نگاه کنید، آثار اولین جراحی مغز در تاریخ را میبینید. این جمجمه متعلق به دختر 13 سالهای است که 4800سال پیش در شهر سوخته در سیستان زندگی میکرده.
بیماری او باعث زیاد شدن فشار بر مغز میشده که برای درمان، جمجمه را سوراخ کردهاند. ترمیم استخوانها نشان میدهد که دختر بعد از جراحی زنده مانده و عمل موفقیتآمیز بوده.
در كاوشهاي شهر سوخته در سيستان جمجمهاي كشف شد كه نشان ميداد پزشكان آنجا در 5000 سال پيش عمل جراحي ميكردهاند.
آنطور كه در شاهنامه آمده رستم - پهلوان باستاني ايران- كه اهل همان منطقه بوده با روشي پيشرفته به دنيا آمده كه امروزه در جهان به سزارين مشهور است.
هزاران سال بعد در دوران اسلامي هم ايرانيان به دنبال كشف راههاي تازهتري در جهان درمان و پزشكي بودند؛ چنان كه در قرون وسطي كتابهاي رازي و ابنسينا دست به دست در سراسر دنيا چرخيد و ابنسينا «Avecina» پدر پزشكي جهان نام گرفت. روايت اين 2 صفحه تنها گوشهاي است از آن همه دانش.
هشتم اوت سال 40 پيش از ميلاد ارتش ايران با در هم شكستن ارتش روم، سوريه را پس گرفت . واحدهاي نظامي ايران سپس به پيشروي خود ادامه داده و فلسطين را هم تماما تصرف کردند.
سناي روم كه چنين ديد، به ايران اعلان جنگ داد و سه سال طول كشيد تا تدارك اين جنگ كه براي آن لژيونرهاي رومي از سراسر متصرفات اين امپراتوري، از انگلستان و فرانسه و اسپانيا و آلمان گرفته تا شمال آفريقا، ايلريا (يوگسلاوي) و يونان احضار شده بودند فراهم شود .حمله به ايران در سال 36 پيش از ميلاد با 113 هزار سرباز زبده به فرماندهي ماركوس آنتونيوس (شوهر كلئوپاترا ملكه يوناني تبار مصر) آغاز شد. اين بزرگترين لشكركشي غرب به شرق در طول تاريخ تا سال 1990 بشمار آمده است. پيش از آغاز جنگ ، آخرين درخواست اكتاويوس امپراتور روم كه خواهان پس دادن پرچم هاي سربازان شكست خورده رومي در جنگ حران (كارهه) در سال 53 پيش از ميلاد شده بود از سوي مجلس عالي ايران (مٍهستان) رد شده بود . در جنگ حران هفت لژيون (لشكر) رومي و فرمانده آنان "كراسوس" نابود شده بودند. فرمانده نيروهاي ايران در آن جنگ سپهبد "سورنا" بود كه جنگ افزارهاي تازه به ميدان آورده بود و تاكتيك (تا آن زمان )بي سابقه اي را به كار بسته بود.
|
تصوير كلئوپاترا كه در زمان حيات او بر ديوار سنگي حك شده است |
ماركوس نيز مانند كراسوس يكي از سه عضو شوراي عالي امپراتوري روم بود. در جنگ تازه، نيروهاي ايراني به فرماندهي فرهادچهارم، شاه انتخابي وقت، از تاكتيك حملات سريع و مكرر سواره نظام سبك اسلحه و كشاندن دشمن به ميداني كه از پيش تهيه شده بود و رها كردن آن در چنگ واحدهاي اصلي استفاده كردند و اين ارتش عظيم را متلاشي ساختند؛ به گونه كه با دادن 24 هزار كشته و هزاران اسير فرار كرد و اسيران رومي به منطقه اي كه امروز شهر اروميه است جهت پرداختن به كار كشاورزي فرستاده شدند. در آن زمان مركز آذربايجان شهري بود كه بقاياي آن به تخت سليمان معروف است.
نويسندگاني كه خود شاهد صحنه هاي جنگ ماركوس و فرهاد چهارم بودند نوشته اند: ماركوس كه زير ضربات سواره نظام ايران قرار داشت پس از آخرين عقب نشيني كه به او اجازه داده شد از راه درياي سياه به قلمرو روم بازگردد از فرط ناراحتي و با مشاهده وضع آشفته سربازان خسته و گرسنه رومي به گريه كردن و اشك ريختن افتاده بود.
اكتاويوس درصدد جمع آوري قوا براي جبران اين شكست برآمد، ولي موفق نشد و پس از آن، روم دچار اختلافات داخلي شد و اكتاويوس كه بعدا سناي روم به او لقب "اوكوستوس" داد مجبور شد كه با ماركوس (شكست خورده از ايران) كه دلبندي به كلئوپاترا، وي را مقيم مصر كرده و به مصوبات سنا توجه نمي كرد بجنگد و از فكر جنگ با ايران خارج شود.
در جنگ دو رقيب كه در منطقه آكتيوم صورت گرفت و نبردي دريايي بود، ناوگان مشترك ماركوس و كلئوپاترا شكست خورد و طبق نوشته "پلوتارك" ، پس از عقب نشيني آن زن و شوهر به مصر، نخست ماركوس و سپس كلئوپاترا خودكشي كردند.
دو ابر قدرت زمان، ايران و روم، بعدا اختلافات خود را بر سر ارمنستان كه پادشاه آن بايد يك شاهزاده ايراني مي بود حل كردند و تا 71 سال ميان دو امپراتوري برخورد نظامي چشمگيري روي نداد
عكس گرفته شده از بالاي كاخ اردشير
تصوير حك شده روي سنگ تخت جمشيد كه نشان شيري كه بر بزكوهي چيره شده است
در اين تصوير شير به معناي : روشني و پاكي است
و بز كوهي به معناي : تاريكي و آلودگي است.
اين اثر هنري حك شده بر روي تخت جمشيد نشان دهنده ي آماده سازي جشن براي روح مردگان است
آن ها اعتقاد داشتند روز چهار شنبه ي آخر سال روح مردگان به زمين مي آيند و با خود بهار را مي آورند .
مردم نيز براي هدايت روح مردگان به سرزمين خود آتش برپا مي كردند، كه حال آن روز را چهارشنبه سوري ميناميم و روز بعد آن را جشن بر پا ميكردند، كه الان آن روز را نوروز ميناميم.
در آن زمان در سفره ي هفت سين خود كتاب اوستا (كتاب آسماني دين زرتشت قرار ميدادند ...
حلقه ي اتحاد بين اهورامزدا و كورش كبير
شاپور ساسانی و به زانو در آوردن شاه اروپايي
نمونه اي از شاهكارها ي هنري ساسانيان بزكوهي بالدار .
خروس نقره اي نمونه اي از آثار هنري ساسانيان
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |